نیرنگ زدن خداوند در آیه ۱۴۲ سوره نساء
منظور از نیرنگ زدن خدا در آیه ۱۴۲ سوره نساء چیست؟
منافقان به دنبال نیرنگ و خُدعه هستند، این نیرنگ به خودشان برمیگردد و خداوند آنها را فریب میدهد:
﴿إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَی الصَّلاَه قَامُواْ کسَالَی یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً؛ منافقان میخواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آنها را فريب میدهد.﴾(نساء:۱۴۲)
نیرنگ زدن منافقان
نیرنگ منافقان را چنین گفتهاند که در ظاهر، اظهار ایمان میکنند و در باطن، ایمانی ندارند.[۱] آنها اين عمل را يك نوع زرنگى و به اصطلاح تاكتيك جالب، حساب مىكنند؛ آنها با اين عمل مىخواهند خدا و مؤمنان را بفريبند، در حالى كه تنها خودشان را فريب مىدهند، اما نمىفهمند. آنها با انحراف از راه صحيح و صراط مستقيم، عمرى را در بيراهه مىگذرانند تمام نيروها و امكانات خود را بر باد مىدهند و جز ناكامى، شكست، بدنامى و عذاب الهى بهرهاى نمىگيرند.[۲]این معنا در آیه ۹ سوره بقره نیز آمده است: ﴿يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ؛ مىخواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند و نمىفهمند.﴾
نیرنگ زدن خدا
- خداوند از باطن منافقان خبر دارد[۳] و آنها را برای نیرنگ و نفاقشان مواخذه و عذاب میکند.[۴] همين کیفر، معنای نیرنگ خداوند است.[۳] روایتی از امام رضا(ع) نیز نقل شده که معنای نیرنگ خداوند را مجازاتِ منافقان معرفی کرده است.[۵]
- خدعه خدا این است که با ایمان ظاهری منافقان، مال و جان آنها را محترم میشمارد با اینکه علم به ایمان نداشتن باطنی آنها دارد؛ با این کار به آنها مهلت میدهد تا در آخرت عذاب میکند.[۶] [۷]
منابع
- ↑ مغنيه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۶۸.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۹۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۴۶.
- ↑ مغنيه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۷۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، محقق و مصحح: هاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۹۸ق، ص۱۶۳.
- ↑ مكى بن حموش، الهدايه إلى بلوغ النهايه، امارات - شارجه، جامعه الشارقه، كليه الدراسات العليا و البحث العلمي، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۵۰۴.
- ↑ زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۷۹.